توضیحات فخرالدین انوار
تولید کنندگان محترم برنامه تماشا - بی بی سی فارسی
نظر باینکه سرکار خانم سوسن تسلیمی در برنامه پخش شده مورخ ۲۷ و ۲۸ ژانویه ۲۰۱۱ در بی بی سی فارسی به اینجانب اشاراتی داشتند. برای روشن شدن افکار مخاطبین این برنامه، انتظار میرود توضیحات اینجانب بشرح زیر در برنامه آتی تماشا مطرح گردد.
۱. تآتر شهر در سالهای اولیه انقلاب زیر نظر صدا و سیما اداره میشد و بهترین آثار نمایشی داخلی و خارجی توسط بهترین کارگردانان و بازیگران حرفه ای تآتر کشور در تآتر شهر به نمایش درمیآمد. به شهادت همه تآتر دوستان و تاریخ تآتر ایران، مجموعه آثار به نمایش در آمده در تآترشهر در آن زمان از بهترین آثار تآتری کشور بشمار میرود. تعداد سالنهای تاتر شهر تا ۵ سالن افزایش یافت و گاهی همه این پنج سالن اجرا داشته اند. در همین ایام دایره گچی قفقازی، به کارگردانی آقای داریوش فرهنگ بدون هیچ مشکلی در تاتر شهر اجرا شد و خانم سوسن تسلیمی نقش اصلی را در این نمایش بر عهده داشتند.
۲. از آنجا که تعدادی از هنرمندان تاتر در استخدام تاتر شهر بودند، مقرر بود این هنرمندان در ازا حقوق دریافتی سه اجرا در طی یکسال داشته باشند، لیکن متاسفانه، خانم تسلیمی پس از یکسال دریافت حقوق، نه تنها هیچ اجرایی نداشتند، بلکه به دیگرانی که در تاتر شهر فعالیت داشتند اهانت کردند. به همین دلیل نیز قرارداد استخدامی ایشان لغو گردید. بنابراین مشکل تاتر شهر با ایشان نه فعالیت ایشان، بلکه عدم فعالیت تاتری ایشان بوده است.
ایشان اگر مانعی بر سر راه اجرای برنامه در تاتر شهر داشتند میتوانستند در همان ماههای اولیه موضوع را با مدیریت تاتر شهر درمیان بگذارند، و نه هنگام قطع حقوق پس از یکسال.
۳. قطع رابطه استخدامی ایشان به منزله عدم امکان فعالیت در عرصه سینما و تاتر کشور نبود. برای ساخت سریال سربداران ، اینجانب شخصا از خانم تسلیمی جهت بازی در این سریال دعوت کردم و باین ترتیب به آقای محمد علی نجفی کارگردان سریال معرفی گردیدند. دستمزد پرداختی به ایشان بالاترین دستمزد در میان کلیه اعضای گروه سازنده سریال بود.
۴. فیلم مرگ یزدگرد توسط سازمان صداو سیما سرمایه گذاری و تولید شده بود. این فیلم در اولین جشنواره فیلم فجر بنمایش درآمد، لیکن این سازمان درخواستی جهت نمایش فیلم در سینماهای کشور برای وزارت ارشاد نفرستاد.
۵. خانم سوسن تسلیمی بی تردید از بهترین بازیگران سینما و تاتر ایران بوده اند و زمانی که ایران را ترک کردند موقعیت ممتازی در سینما و تاتر ایران داشتند و هیچ مانعی بر سر راه فعالیت های هنری ایشان نبود. دلیل آن بازی ایشان در فیلمهای "شاید وقتی دیگر" " باشو غریبه کوچک" " مادیان" و "طلسم" به عنوان بازیگر نقش اول بوده است. بازی در نمایش "مرگ یزدگرد" و "دایره گچی قفقازی" در تاتر شهر ، وبازی در سریال "سربداران" در صدا و سیما با بازیگری ایشان در نقش اول از دیگر نمونه هایی است که همگی در زمان مسولیت اینجانب در تاتر شهر، صدا و سیما، و سینمای کشور تولید و بدون هیچ مشگلی به نمایش در آمدند.
با تشکر از توجه شما
فخرالدین انوار
۲۹/ ژانویه ۲۰۱۱
نامه سال ۵۹ سوسن تسلیمی به مدیریت تاتر شهر
مدیریت محترم تاتر شهر
با تعجب و تاسف بسیار به اطلاع می رسانم که بدلایل آشفته و نامعلومی که در تاتر شهر تازگی ندارد! حقوق ماهانه اینجانب بازیگر یعنی یکی از تولیدکنندگان برنامه های نمایش را توقیف نموده و درخواست ارائه گزارش کار کرده اند.
لذا جهت آگاهی دقیق از مسائل و مشکلات اینجانب (ونه برای دریافت دستمزد ماهانه که مدتهاست بصورت زننده و زشتی هربار با مدیریت جدید مطرح می شود و رفته
رفته بصورت صدقه درآمده) لازم میدانم فهرست وار گزارشی از فعالیت های خود را بنویسم به امید آنکه مدیریت جدید بتواند محیطی سالم و فضایی برای کار و فعالیت و تفاهم بوجود آورد.
بهار سال ۵۹
پیشنهاد کار روی یک نمایشنامه برای کودکان (سیب تقسیم بر دو) یکماه تمرین و سپس رد آن توسط شورا بدون ارائه دلیل و جستجو در پی یافتن متنی دیگر.
تابستان سال ۵۹
۱- تعطیل تاتر بدلیل جعلی تعمیرات و پیشنهاد از طرف مدیریت آن زمان مبنی بر سر و سامان وضع اسفناک کتابخانه توسط اینجانب (بیرون کشیدن کتابها از
آشغالدانی بنام انبار، گردگیری کردن و تفکیک آنها از یکدیگر. تهیه شناسنامه و فهرست بندی و تنظیم و جادادن آنها در قفسه ها تا پایان فصل)
۲- اشغال تاتر توسط اشغالگران و ممانعت از ورود بازیگران (اشغالگران بعدا بعلت سوء پیشینه تحت تعقیب قرار گرفتند)
پائیز سال ۵۹
۱- تعطیل مجدد تاتر و تعیین تکلیف برای آن بدنبال حمله اشغالگران.
۲- پیشنهاد آقای اسماعیل خلج برای بازی در نمایشنامه هفت داستان کوتاه و رد آن توسط اینجانب به دو دلیل اول، روشن نبودن وضع تاتر و مسئولین، دوم، ضعف شخصیت های زن در نمایشنامه.
زمستان سال ۵۹
پیشنهاد آقای طهمورث در مورد همکاری در یک نمایشنامه برای کودکان و یک نمایشنامه برای بزرگسالان که هر دو مورد قبول واقع شد. تنظیم متن نمایش برای کودکان
که هم اکنون در دست تمرین است توسط اینجانب انجام گرفته که ملزم به حضور نویسنده در تمرینات برای تکمیل متن آن می باشد. با توجه به اینکه نویسندگی، کارگردانی، مدیریت صحنه یا … حرفه اینجانب نیست و اینکار صرفا بدلیل همکاری با تاتر صورت گرفته و بنده فقط و فقط بازیگرم.
بنابراین تاتر که موظف است برای بازیگری که در استخدام خود دارد کار ایجاد کند با کمال تاسف کوتاهی نموده و با ایجاد فضایی خالی از مسئولیت و آکنده از هرج و مرج یکسال از بهترین و مثمرثمرترین سالهای زندگی هنری وی را تلف نموده. با توجه به این گزارش و با نگاهی کوتاه به شبه نمایشاتی که در این سال بروی صحنه رفت لازم میدانم اضافه کنم که به هیچوجه حاضر نیستم نقش های سگ و گربه و روباه و کلاغ و ساواکی و سوسک و صدام و خرس و الاغ و شاه و گوریل و مرد!! را بازی کنم و فقط توانایی بازی در نقش زن را دارم، البته نه زن در حاشیه و دست سوم و چهارم!! و همچنین با توجه به تارومار کردن و بي اعتبار نمودن كارگردانان، [من از كار كردن با كسانى] كه روزگارى شاگرد شاگردان من بوده اند و نیز کارگردانانی که نتوانم در کارشان آموزش ببینم بلکه مجبور به تدریس به آنها نیز باشم نه تنها معذورم بلکه معترض و متاسفم از اینکه بزرگترین و حرفه ای ترین صحنه تاتر کشور زیر دست و پای غیر حرفه ای ترین و ناواردترین آدمها به ورطه بدنامی سقوط کرده است و چنان به بی اعتباری کشیده شده که، آنها که باید سالها آموزش ببینند و تجربه بیاندوزند تا وارد تاتر حرفه ای بشوند، صبح از خانه بیرون می آیند و شب در صحنه اجرا دارند.
در پایان مجددا یادآوری می نمایم که نگارش این نوشته نه بدلیل توقیف دستمزد ماهیانه! (زیرا که بدون حقوق حقیر سرماه نیز می توان بروی صحنه و در یاد تماشاگر زنده ماند) بلکه صرفا بخاطر اعتراض به وضع موجود تاتر حرفه ای شهر تهران می باشد.
با احترام و بامیدی عبث به اینکه چهارمین مدیریت در سال ۵۹ بتواند مجری اقدامات درست و اساسی گردد که نامش به نیکی یاد شود.
سوسن تسلیمی
۵۹/۱۲/۱۸
آقای چرخکار
نظر به اینکه خانم سوسن تسلیمی بازاء حقوق ماهیانه خود که معادل بازی یا کارگردانی سه نمایش در یکسال می باشد کاری انجام نداده اند، مضافا به ایکه به کلیه کارگردانان و هنرمندانی که در طول سال ۱۳۵۹ در تاتر شهر کار گذاشته اند بشدت توهین نموده است، قرارداد استخدامی ایشان را لغو نمائید.
انوار
۵۹/۱۲/۱۸
Thursday, February 3, 2011
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment